تولد پریناز گلم
سلام بعد مدتها دوباره اومدم و بروز شدم تولد دخترم بود و شادیهای پسرم و آرزوهای خودم برای نوگلانم
امسالم مثل دو سال گذشته تولد پرینازم در ماه رمضان افتاد ولی چون شب قدر هم بود چند روز دیرتر تولدش را گرفتیم
پارسا پسرم خیلی شادی می کرد و خوشحال بود دست دسی می کرد و می رقصید و خیلی خوشحال بود
چه لطیف است حس آغازی دوباره ، و چه زیباست رسیدن دوباره به
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن ! و چه اندازه شیرین
است امروز ...
روز میلاد ...
روز تو !
روزی که تو آغاز شدی !
میخواهم برایت ثبت کنم از شش سال بودن با تو عزیزترین !
از لحظه های شیرینی که ماندگار شدند
از لحظه های تلخی که برایمان خاطره شدند و یاد آوریشان لبخند برلبانمان می نشاند
افسوس میخورم از ثانیه هایی که شاید بیشتر میتوانستم در ذهنم ثبت کنم و نشد !
فرزندانم با تمام وجودم دوستتون دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی